وقتی نوجوون بودم با ظاهرم مشکل حادی نداشتم
قد کوتاهم آزارم نمی داد ( اصلا نمی دونستم قدم کوتاهه و این جهالت ادامه داشت تا همین دو
سه سال قبل که دخترم در کنارم ایستاد ؛ از
بالا بهم نگاه کرد و گفت : آخی ؛ مامانم چقد کوچولویی )
فقط قلمبگی دماغم آزار دهنده بود؛ اونهم تو تایم خیلی کوتاهی که
عاشق شده بودم و نگران اینکه نکنه این دماغ؛ یاراز همه جا بیخبر را فراری بده .
بعدها متوجه شدم این عدم توجه به ظاهر در نوجوونی؛ فقط مختص من نبوده
؛ شاید خیلی از هم نسلانم اینطوری بودن .
دراون زمانها نه تنها در
تلویزیون به " زیبایی " اهمیت داده نمی شد؛ چه بسا در مقایسه با مجریهایی که رسانه
ملی انتخاب می کرد؛ نودو نه درصد مردم احساس زیبایی زیاد می کردند و به خودشیفتگی
دچار شده بودن .
با اون مانتوهای بلند با بالشتکهای سرشانه و مقنعه های زشت؛ جامعه هم
به ما فرصت عرض اندام در این زمینه رو نمی داد.
ارتباطمون با کل جهان هم که قطع بود؛ نه ماهواره ای بود و نه اینترنتی. تنها ارتباط ما با جامعه خارج از ایران؛ نوارهای وی اچ اسی بود که گاهی اوقات از اونور آبها می رسید.
بنابراین مد؛ برند ؛ سلبریتی و .... در دایره لغات ما وجود نداشت .
زمانه ی من ؛ زمانه ی ادبیات روسیه و فرانسه بود نه زمانه مایکل جکسون
و مدونا .
زمانه ی من؛ زمانه ی آنت جان شیفته؛ مارال و بلقیس کلیدر؛ جمای خرمگس
و... بود که اهمیت هیچکدامشان به زیباییشان نبود. در زمانه ی من " رقصیدن
" هنر نبود؛ جلف بازی بود و کتاب خواندن حتی اگر بیمارگونه؛ نشانه ی فرهیختگی
.
این روزها وقتی بعضی از نوجوونهای ایرونی رو می بینم و از زمان و انرژی که برای ظاهرشان
صرف می کنند متحیر می شم؛ به خودم نهیب می زنم نباید اونها رو با نوجوونی خودم مقایسه کنم؛ اینها متعلق به زمانه ی دیگه ای هستن.اینها نوجوونای زمانه کیم کارداشیان و کایلی جنر هستن.
در زمونه ی من " لوند
" فحش به شمار می اومد اما در زمونه ی اینها " سکسی بودن " یه
امتیاز بزرگه .
اما بعد یهو فکر می کنم پس چرا در سرزمین کیم کارداشیان و کایلی جنر؛
نوجوونها اینجوری نیستن ؟
قطعا آدمها ؛ فرزند زمانه ی خودشونن. اما وقتی جامعه تعادل و توازن
خودش و از دست می ده؛ وقتی جامعه بشدت بیمار می شه؛ آدمها عجیب الخلقه می شن . مثل ما .
مثل نوجوونهای زمانه ی من
مثل نوجوونهای این زمانه

Comments
Post a Comment