Skip to main content

کرک داگلاس و حاج فتحعلی




کرک داگلاس دیروز در 103 سالگی درگذشت 
خیلی از مردم تو صفحات مجازی نوشتن حیف شد که رفت 

راست می گن ؛ بعضی از مردم حیفن که بمیرن. نه بخاطر اینکه 
باهوشن 
هنرمندن 
نویسندن 
یا دکتر و مهندس 
بخاطر اینکه عاشق زندگی هستن ؛ بخاطر اینکه حتی تو 100 سالگی هم  حال آدم با دیدنشون خوب می شه 
بخاطر اینکه شور زندگی که درونشون هست با بالارفتن سن کم نمی شه 
پدربزرگ پدربزرگ پدر همسرم هم اینجوری بوده . اسمش حاج فتحعلی بوده وگویا در 100 سالگی با بچه های کوچه 
گردوبازی می کرده  و باهاشون سر برد و باخت جر می زده  

نمی دونم این شور زندگیه که باعث طولانی شدن عمرشون می شه 
یا عمر طولانی که باعث می شه فارغ از قضاوت دیگران ؛ با شور و شوق و اشتیاق به زندگی لبخند بزنن

Comments

Popular posts from this blog

رویش جوانه

  خبرکوتاه بود اما زخمی عمیق بر قلب تاریخ بجای خواهد گذارد

همسایه های زیبا

ما در طبقه یازدهم زندگی می کنیم . بالکنی کوچک و زیبا روبه شهر و جنگل داریم . همسایه ی طبقه ی بالایی گیاهی دارد گویا با  ریشه ای رونده  این ریشه ی رونده ی زگیل ؛ هرچند وقت گوشه ای از سقف کاذب چوبی بالکن ما را می شکافد و خودی به ما نشان می دهد  هرچه ما و مدیریت ساختمان و همسایه بالایی به جنگش می رویم فایده ای ندارد. رویش به سنگ پای قزوین گفته زکی  حالا چرا راجع به این ریشه ی پررو نوشتم؟ این ریشه یک سوراخ 3 سانتی ایجاد می کند بعد کفترهای فرصت طلب می آیند و با نوکشان یک ورودی درست و حسابی و گل و گشاد درست می کنند و یک لونه ی عالی ؛ دنج ؛ جادار و با یک ویو عالی برای خودشون درست می کنند من هم دلم نمی آید لانه را ببندم چون می دانم حتما در لانه ؛جوجه دارند خلاصه اینکه یک برج بزرگ و حسابی در سقف بالکنمان داریم که کبوتران ساکن آن هستند  و البته یک لبه ی بالکن پر از فضله که هر چند وقت باید با کاردک به جونش بیفتیم و تمیزش کنیم . سالها باآنان جنگیدم اما به قول دوستی نازنین و خوش قلم ؛ با کوتاه نیامدنشان به من فهماندند بخشی از این خانه ؛ شهر و طبیعت هستند و خودخواهی ام را با ...

تناقض فرهنگی - 1

تناقض فرهنگی  -1   جامعه پول پرستی که " پول " را  چرک کف دست می داند